• وبلاگ : دوستانه
  • يادداشت : روزمرگي
  • نظرات : 3 خصوصي ، 12 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    امشب تمام آينه ها را صدا کنيد
    گاهِ اجابت است رو به سوي خدا کنيد

    اي دوستان آبرودار در نزد حضرت حق
    در نيمه هاي شب قدر ما را هم دعا کنيد
    + مرد تنها. عاشق باش 
    شب قدر شب عشق بازي زمين و آسمان ...
    گفتم از زشتي گفتارِ بدم، گفت: "بيا"...
    از سيه کاريِ رفتار بدم، گفت: "بيا"...

    گفتم از غفلت دل، از هوسم، از نفسم
    صاحب آن همه کردارِ بدم، گفت: "بيا"...

    گفتم از سرکشيم، سينه سپر، داد زدم
    نيستم خسته دل از کار بدم، گفت: "بيا"...

    دوست عزيز ممنون از لطفتون

    دوست عزيز سلام خوب هستين؟ آپ کردم خوشحال ميشم هر وقت تونستين بيان
    [گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
    سلام. خوبي .کم پيدا هستين.ديگه سري به ما نميزني.......
    [بوسه][گل]
    + 1970 
    سلام
    خوبي ؟؟!
    چه خبر از جلساتتون شايد اين جلسات بهت کمک کنن
    مواظب خودت باش
    + شيلا 
    سلام به شعر خوبي اشاره کردي
    گرم ياد آوري يا نه من از يادت نمي کاهم
    تو را م نچشم در راهم شباهنگام
    ..............
    مرسي از پست قشنگت


    من از نيما زياد شعر خوندم اما زياد نمي شناسمش فکر مي کنم بهتره هر کس برداشت شخصي خودشو داشته باشه نه؟
    با چيزي شبيه داستان آپم!!لطفا مرا بخوانيد
    ماه رمضان شدمي وميخانه برافتاد
    عشق و طرب و باده به وقت سحر افتاد
    افطار به مي کرد برم پير خرابات
    گفتم که تو را روزه به برگ و ثمر افتاد
    با باده وضو گير که در مذهب رندان
    در حضرت حق اين عملت بارور افتاد

    سلام
    پيشاپيش فرا رسيدن ماه مبارک رمضان ماه بندگي وعبادت را تبريک مي گويم با مطلبي درمورد ربناي استاد شجريان به روزم ومشتاق نيم نگاهي

    سلام

    شعر گرامي / ياد نيما هم دوست داشتني

    گرم ياد اوري يا نه . . . واقعي است بدون ذره اي نا خالصي

    سلام !

    شعر اولت كه آدمو ياد عاشقيت شهريار ميندازه . و اين سوال كه چطور مي شه يكي تا پيري هم ياد عشق جواني اش باشه .

    به نظر مياد نيما بيشتر منتظر مرگ بوده تا معشوقي .

    به روزم .


    دوست عزيز سلام؛ ممنون از اينکه گفتين؛‌راستش آپ اين دفعتون يک جوري عجيب به دلم نشست؛ اول از بيت اول شعرش که هميشه حس غريبي نسبت بهش داشتم و بعد اين که چرا همه در جواب ميگويند سلامتيم راستي هم به خوب نکته اي اشاره کردين چرا کسي نميگويد آرامش دارد و اين دو را با هم يکي ميکند شايد هم آنقدر غرق روزمرگي شده ايم که تنها کلامي بر زبان مي آوريم اما شعر نيما؛‌ راستش نميدانم ولي حس ميکنم اگر واقعاً‌همون چيزي باشه که شما گفتين پس بايد با رويي گشاده به آن سلام گفته باشد