نميدونم اما داستان عجيبي بود از اين نوع داستان ها تا حالا نخونده بودم

سلام داستانش پر ضمير بود نويسندش قاطي نکرد وسطاش باحال بود

سلام بعد چند بار خوندن به اين نتيجه رسيدم که من بايد او را ول کنه و با غريبه ادامه بده چون او به سادگي من را کار زد

داستا خوبي بود از اين نوع داستانا بازم بنويس

سلام به غريبه عزيز

ظاهر جديد وبلاگت قشنگه با مطالب جالب اميدوارم موفق باشي

گفت که ديوانه نه اي رو که از اين خانه نه اي
رفتم و ديوانه شدم سلسله بندنده شدم

گفت که سر مست نه اي رو که از اين دست نه اي

رفتم و سرمست شدم وز طرب آکنده شدم

سلام اين داستان از کيه جالبه هنوز فکر منو بخودش مشغول کرده

سلام عزيزم ...

وبلاگـت خيلي نازه ... ما تو وبلاگمون زيباترين کدهاي آهنگ مخصوص وبلاگ هاي عـاشقـونه رو قرار داديم،اگه مارو قابل دونستي يه سري بهمون بزن،مطمئن باش از يکي از کدهاي آهنگ وبلاگمون خوشت مياد و دست خالي نميـري!

منتظريم ، منتظر حضورت ... فعلا باي